سرويس فرهنگ و هنر جوان آنلاين: راستش راننده اسنپ من را به یاد شهید حججی میاندازد؛ حججی نیز یکی از هزاران مدافع حرمی بود که بیادعا و برای خدا به سوریه رفت. خانواده او هم مانند بسیاری زخمزبان منافقان و جاهلان را شنیده بود، اما خدا حججی را انتخاب کرد به دلیل رفتار خالصانهاش تا عزیز یک ملت شود. حججی به تنهایی فضاسازیهای عظیم دشمن را از بین برد. او یک مدافع حرم ساده بود. نه سردار بود، نه سردارزاده حتی روحانی و طلبه هم نبود. جالب اینکه پدرش یک راننده تاکسی بود. ماجرای راننده اسنپ که سر زبانها افتاده از جهتی شبیه عملکرد شهید حججی است. در زمانی که موج عظیم رسانهای برای حمله به حجاب و اعتقادات با قوت بسیار جامعه را هدف قرار داد و بسیاری از مسئولان خود را صاحبنظر در عرصه گسترش فرهنگ حجاب و عفاف میدانند ولی با بودجههای کلان نتوانستهاند کار چندانی انجام بدهند، یک راننده اسنپ با نیتی خالص مانند حججی موجی فرهنگی علیه هتاکان و ارزشهای اجتماعی و دینی به راه انداخت و او هم مانند حججی عزیز شد. جالب آنجاست که هنوز نور خلوص نیت حججی ادامه دارد. آن جوان ساده با نیت خالصانه و خدایی در زمان خود فتنه رسانههای دشمن را خواباند و حالا در آستانه دومین سالگرد شهادتش باخبر میشویم کامیک استریپ حججی برای افشای نقش امریکا در حمایت از تروریستهای داعش به ۳۰ زبان تولید و انتشار یافته است. راننده اسنپ هم شهروندی شبیه اوست. در جای دیگر و کاری دیگر که ناخواسته یک حرکت بزرگ در راستای فرهنگ دینی با خلوص نیتش شکل داده است.
در بحث حجاب و عفاف خیلیها حرف میزنند ولی عمدتاً شعارهای زیبا میدهند. خیلیها هم علاوه بر حرف زدن، بودجههای بیتالمال را هدر میدهند. نمونه آن مؤسساتی است که برخی شخصیتها و آقازادههای وابسته به آنها با نام گسترش فرهنگ حجاب و عفاف تأسیس کردند، اما بیشتر محفلی برای نان درآوردن است تا دغدغه دینی و خروجی همین عدم خلوص نیتهاست که در جامعه سر باز کرده و معضلی فرهنگی شده است. در مقوله حجاب نکات مهم کلیدی وجود دارد ولی برخی به اسم امر به معروف و نهی از منکر همان کاری را کردند که خوارج در زمان امام علی به اسم اسلام کردند. عدهای تعمد داشتند و عدهای اختلالهای شخصیتی خود را با نام امر به معروف و نهی ازمنکر در جامعه تخلیه کردند. عدهای با رفتارهای ابلهانه خود به نام دین و گاه امر به معروف در ترویج بیدینی نقش مهمی داشتند.
اما راننده اسنپ برعکس این خوارج نه برای خودنمایی و دیده شدن و نه برای فرونشاندن عقدههای شخصی امر به معروف و نهی از منکر نکرده است، بلکه خلوص نیت او بود که باعث شد یک شبه بر سر زبانها بیفتد و الگویی برای امر به معروف گردد. راننده اسنپ آن زمان هیچ حامیای جز خدا نداشت. در حالی که میتوانست حرکت هنجارشکنانه ضددینی آن زن را نادیده بگیرد، اما بیتفاوت نماند و به چیزی عمل کرد که باورش بوده است. او از جمله قشر زحمتکشی است که لقمه حلال به خانه میبرد و برای این لقمه حتی حجاب مسافرش را هم مدنظر قرار میدهد و این چیز کمی نیست. چه آنکه بنا به فرمایش امام علی (ع) همه ما مسئول هستیم. پس چنین فردی با این تعهد دینی و اعتقادی باید الگو شود.
راننده اسنپ یک قهرمان است و کار قهرمانانه خود را انجام داده است. خدا هم او را، چون خورشید در شب تار بیعملی مسئولان در همایشهای خنثی و پرهزینه برای دفاع از ارزشهایش درخشانیده است. حالا این بستگی به ما دارد که از این نور، چراغانی دینی و فرهنگی بسازیم یا مانند همان مسئولان بنشینیم تا این شهاب هم بگذرد؛ هرچند همه ما وسیله هستیم. اگر در معرفی این نور کاری کرده باشیم به مسئولیت خود عمل کردهایم وگرنه ماییم و جواب قیامت. در واقع راننده اسنپ همان درسی را به ما و مدعیان امر به معروف و نهی از منکر داد که حججی دو سال قبل برایمان سرمشق کرد؛ همان درسی که حضرت یوسف داد و قرآن کلیدواژه آن را خلوص نیت یوسف معرفی کرد. پس با خدا باش و پادشاهی کن.